گلبرگ هشتم
سلام نفس خوشگل مامان عزیزکم اینقدر حرف برای گفتن دارم که نمی دونم چطوری و از کجا باید بگم . احساساتم نسبت به تو قابل وصف نیست عاشقتم عشقم دخترکم نفسم . چی باید بگم و نمی دونم به خاطر همین اگه از هر چیزی می نویسم ببخش . یاده برات نوشتم که موهاتو کچل کردیم . خوب موهات بلند شده ولی چون فره اصلا معلوم نیست دیشب که رفته بودیم حمام خیلی مشخص بود روی سرت آب میریختم موهات میومد جلوی چشمات ، فرفری من، وقتی خشکه روی هواست . عسل مامان چند روزی بود که لباتو غنچه میکردی فکر میکردم به خاطر اینه که دوست داری مامانو بوس کنی بعد فکر کردم شاید تیک عصبی گرفتی خیلی نگران شدم ولی بعد که دهنتو وا کردی فهمیدم به خاطر اینه که دندونای کرسیت دراومده ال...
نویسنده :
مامان نسیم
11:35